سرور
گناهی در پستوی سکوت
شکستنی از جنس نگاه
بوسه هایی به وسعت فریاد
اما دریغ از جمله ای حتی تکراری
دقایقی گنگ ، ناکوک تر از همیشه
عاشقانه ای پر از استرس
نام ها یک به یک تار و تیره تر از همیشه
آن شد که شاید نباید می شد
دیوار آجر هایش را گم کرده بود
کمی اعتراض ، کمی آرامش
اتمامش بغض
بغضی ماندگار برای همیشه ای
که کاش وجود نمی داشت
نوشته از منم و یه دنیا تنها